کلید های بهبود کارخانه

عصر ما عصر توسعه در دنیای تولید است و ثبات و پایداری بسیاری از بنگاه های اقتصادی و شرکت ها در این زمان ، به بهبود بهره وری ، افزایش کیفیت تولید و مدیریت آن بستگی دارد. حتی در زمان های آرام تر نیز ، مزیت رقابتی هر شرکت تولیدی ، تا حد زیادی ریشه در توانایی آن شرکت در انجام اصلاحات لازم ، جهت تطابق با تغییرات محیط داخلی و خارجی خود دارد .

بهبود سیستم های تولیدی به معنای جستجوی مداوم روش هایی برای تولید محصولاتی با کیفیت بهتر ، هزینه های کمتر ، زمان سریع تر و متناسب با نیاز مشتریان است . هرچه جلوتر می رویم ، نیاز به بهبود ، محسوس تر و حیاتی تر می شود . بدون بهبود مستمر ، ورود به بازارهای جهانی ، غیر ممکن بوده و بقاء شرکت های تولیدی در معرض خطر جدی قرار می گیرد . بسیاری از شرکت های تولیدی ، هنوز عزم خود را برای اجرای یک برنامه تحول واقعی جزم نکرده اند . در این صورت با واقعی شدن ساز و کار بازار ، رقابتی شدن فضای اقتصادی کشور ، امید چندانی به ادامه کار ، بقاء و حیات آنها نیست . توصیه هوشمندانه به این دسته از شرکت این است که نیاز به تغییر را باور کنند.

بسیاری از شرکت هایی که به محض آگاهی از مشکل به دنبال بهبود موقعیت رقابتی خود بوده اند  ، پس از مدتی دریافته اند که این بهبودها تصادفی بوده و فاقد یکپارچگی لازم می باشند . بعضی شرکت ها در گذشته ، در ایجاد بهبودهایی ، موفق شده اند ، اما اکنون به حال خود رها شده اند تا در تاریکی ، راه خود را بیابند ، درواقع پیشرفت این شرکت ها ، متوقف شده است.

برخی از شرکت های دولتی و یا خصوصی دست به تغییر زده و برخی بهبود های پراکنده را به انجام رسانیده اند . هرچند تعداد کمتری از این شرکت ها ، موفقیت های نسبی به دست آورده اند ، ولی غالبا احساس می کنند ، برنامه های شان بی فایده بوده و نتایج معکوس به بار آورده است .

کارکنان اغلب این شرکت ها ، انگیزه خود را از دست داده و به هر برنامه تحولی به دیده تردید می نگرند .اشکال اصلی در کار مدیران این شرکت ها ، عدم درک نیاز به تحول نبوده ، بلکه در اجرای این برنامه تحول از یک رویکرد سیستماتیک و همه سونگر بهره نبرده اند . برنامه های شتابزده و غیر مرتبط ، معمولا نتایج مناسبی به بار نمی آورند . توصیه هوشمندانه به این دسته از شرکت ها ، این است که با یک طرح جامع ، برنامه بهبود و تحول را انجام دهند .

بدون تداوم برنامه های بهبود ، آثار درازمدتی از فعالیت های انجام شده ، به وجود نخواهد آمد. در مسیر بهبود ، قله پایان و ایستگاه آخری وجود ندارد که با فتح و یا رسیدن به آن ، بتوان افتخار ابدی ، کسب کرد . بایستی که شرکت ها ، بهبود را ، امری مستمر بدانند .

مجموعه مطالبی که از این پس با عنوان کلیدهای بهبود کارخانه ، ارائه می گردد ، مجموعه ای غنی از روش های بهبود را در اختیار آن دسته از شرکت هایی قرار می دهد که نیاز به تحول را درک کرده و به دنبال یک برنامه جامع بوده و نیز به استمرار آن پایبند هستند.

به دلیل محیط پیچیده و پویای صنعت ، نمی توان با یک نگاه خطی ، برنامه های بهبود را اجرا کرد . لذا برای هر کلید یا محور ، پنج سطح ، از ابتدایی تا  عالی ، در نظر گرفته شده است . در هر مطلب ، چگونگی شروع برنامه های بهبود و چگونگی انتقال از یک محور، به محور بعد ، توضیح داده خواهد شد . همچنین چگونگی ارتقاء از سطح ابتدایی یک محور ، به سطوح متوسط تا عالی آن، به دقت تشریح شده است.

در این محورها ، موضوعات متفاوتی که غالبا در کف کارگاه وجود دارند به چشم می خورد . در واقع ، بدون نزدیک شدن به فرآیندها نمی توان بهبودهای واقعی را به انجام رساند .

متاسفانه ، تنها ایجاد تحول ، کافی نیست . مادامی که سردمداران تحول ، ذهنیت مشخصی از آن چه پس از به هم ریختن سیستم قبلی ، پدید می آید نداشته باشند ، این تحول ، منجر به تباهی و آشفتگی خواهد شد . انتظار می رود که تغییرات حاصل از تحول ، ثابت و پایدار بماند ، اما بدون وجود برنامه ریزی و پشتیبانی از فعالیت های تحول ، این حرکت ، محکوم به فنا و نابودی است . فردی که برای تحول ، برنامه ریزی می کند ، باید درک روشنی از موقعیت فعلی ، شرایط مورد انتظار و چگونگی حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر داشته باشد .

امروزه ما در یک دوره با شرایط خاص اقتصادی قرار داریم . دراین دوره باید بر رقابتی تر شدن ، افزایش بهره وری و ظرفیت ، تعمیق کیفیت تولید و مدیریت اجرایی متمرکز شویم . وقتی اقتصاد تغییر می کند ، شرکت هایی که در حال بهبود روش های خود هستند ، درمی یابندکه مزایای اندک آنها در طولانی مدت ، باعث بهبود عمده ای درعملکرد مالی آنها شده است .

قدم اول برای بدست آوردن مزیت نسبی ، آن است که کاملا شرکت خود را در مقایسه با رقیبان آن بسنجید . از طریق درک چگونگی پیشرفت شرکت و میزان بهبود آن در مقایسه با شرکت ها یا کارخانه های مشابه می توانید اهداف و مقاصد را مشخص نموده و استراتژی ها را برای بهبودهای کوتاه ، میان و دراز مدت روشن کنید . اگر شرکتی خود را با دیگر رقبا ، حتی فقط در سهم بازار مقایسه کند ، آنگاه تغییرات زیادی در نحوه نگرش مدیران آن سازمان به وجود می آید.

تنها عوامل قابل مقایسه بین شرکتهای رقیب ، موقعیت وسهم بازار نیستند ، بلکه سطح کیفیت ، بهره وری ، هزینه ها و سایر معیارهایی که برای بازار حائز اهمیت است ، وضعیت نسبی شرکت ها را در آینده مشخص می کنند . این موارد باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ، اقداماتی جهت بهبود در تمامی حوزه ها پدید آید .

 

دیدگاه خود را بنویسید

رایانامه شما منتشر نخواهد شد. لطفا فیلد های ضروری را پر کنید.