مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی (Knowledge management – KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد. برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود.
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش یعنی مدیریت فعالیتهای دانشی؛ یعنی مدیریت اذهان و مستندات. مدیریت دانش فراتر از انجام فعالیتهای دانشی است. لایهای فراتر از فعالیتهای دانشی بوده و متمرکز بر اهداف و راهبردهایی است که فعالیتهای دانشی را بهبود دهد. فعالیتهای خلق، اشتراک، بهرهبرداری و … فعالیتهای دانشی هستند که باید مدیریت شوند. به عنوان مثال اشتراک دانش، جز مدیریت دانش نیست، بلک موضوع مدیریت دانش است. نقش، بهبود اشتراک دانش است، نه انجام آن.
مدیریت طیف وسیعی از فعالیتهای است که برای مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و بهطور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و مؤثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساساً سرمایههای قابل لمس و مالی بودند (امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاقسازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
- افزایش فوقالعاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات بهطور کلی ارزش دانش را افزودهاست؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازهگیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به آن فقط از بعد فناوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
دسته بندی مدیریت دانش
در کل میتوان از دیدگاههای مختلفی مدیریت دانش را دستهبندی و نسل بندی کرد. به عنوان مثال، اگر همگرایی میان آن و مدیریت فناوری را معیار قرار دهیم به نسلهایی همچون مدیریت دانش سنتی،اجتماعی، معنایی و هوشمند میرسیم. اما در این نوشتار معیار دستهبندی انواع را مقیاس و حجم پروژهها در نظر میگیریم. از این دیدگاه سه دسته وجود دارد[۱]:
- مدیریت دانش بزرگ (Big KM): دربارهٔ برنامههای مدیریت دانش در مقیاس بنگاه اقتصادی است که با یک استراتژی بالا به پایین شروع میشود و به دنبال دستیابی به دورترین نقاط یک سازمان میباشد
- مدیریت دانش کوچک (Little KM): دربارهٔ کاربرد سریع روشهای مدیریت دانش برای مسائل کسب و کار به طریقی است که موجب ایجاد درک و حس شود
- مدیریت دانش شخصی (Personal KM): دربارهٔ توسعه آگاهانه منشها و عادتها برای شناسایی، مکانیابی و پردازش دانش و اتصالات شخصی است.
—
برای دانلود جزوه بر روی لینک زیر کلیک کنید