اهداف مارکتینگ  Marketing Goals

اهداف مارکتینگ در یک برنامه بازاریابی ( طرح بازاریابی ) باید بتوانند به سوالات مهمی پاسخ دهند. اهداف مارکتینگ باید بتوانند مسیر و زمان رسیدن شما به یک یا دسته‌ای از اهداف مشخص را بیان نمایند. اگر ندانید که چه چیزی را در چه زمانی می‌خواهید ، چگونه می‌توانید برای آینده خود برنامه‌ریزی نمایید ؟

اهداف مارکتینگ شما چیست ؟ 

اهداف مارکتینگ چیزی جز بیان نتایج مورد نظر پس از اجرای برنامه مارکتینگ شما نیست. اهداف بازاریابی باید مرتبط و در پشتیبانی از سایر اهداف تجاری موجود در کسب‌وکار شما باشد. اهداف مارکتینگ مانند سایر هدف‌ها ، باید قابل‌اندازه‌گیری باشد. اهداف باید مشخص و واقع‌بینانه تعریف شده باشند. تعیین اهداف ، نقطه شروع برنامه بازاریابی است. اولین جزء برنامه استراتژیک بازاریابی ، داشتن چشم‌انداز واضح و روشن از آنچه در سال جاری و هر سال بعد  به آن است که باید با توجه به جزئیات تعیین گردد. به عنوان مثال، هدف شرکت دیزنی : “مردم را خوشحال می‌کنیم”. این راهنمای ماموریت این شرکت در تمام فعالیت‌های بازرگانی و بازاریابی است.

این یک چشم‌انداز روشن است که در طول مسیر حرکت به سمت آن ؛ کاملا قابل اندازه‌گیری است. هرگاه سوالی در مورد ارتباط یک فعالیت خاص به چشم‌انداز پیش آید ، مدیران از باید ببینند که آیا این فعالیت در راستای شادی مردم است یا خیر. در پیاده‌سازی طرح بازاریابی خویش، باید همواره خود را بر تمرکز بر اهداف خاصی که بازاریابی آن را مشخص نموده است ، مجبور نمایید تا به نتایج آن به دست مدنظر دست یابید. یک طرح بازاریابی حرفه‌ای حتما در خصوص نحوه اجرا و عمل نیز باید راهکارهایی مناسبی ارائه نماید.

یک هدف مارکتینگ را می‌توان در بازه زمانی بسیار بلندمدت و یا در غالب یک عددی کوچک مرتبط با درآمدی مشخص تا پایان سال ، تعریف نمود. این  هدف حتی ممکن است یک تعداد کوچک‌تر برای یک دوره کوتاه‌تر باشد، مانند : دستیابی به چهار مشتری جدید در هر ماه. اهداف، اگر چه مشخص و قابل سنجش هستند، می‌توانند بیان ساده‌ای از یک فرهنگ یا نگرش  در شرکت باشند . مثلا  : شماره یک در رضایت مشتری در یک صنعت خاص.  اهداف بازاریابی همچنین باید با اهداف مالی شرکت شما متناسب و گاه به زبان مالی ترجمه گردد، مانند افزایش:

  • میزان فروش
  • واحدهای فروخته شده
  • سهم بازار
  • ترکیب محصولات یا خدمات
  • نرخ بازگشت سرمایه در هزینه‌های تبلیغات ROI
  • سطح آگاهی از برند
  • توان روابط عمومی
  • تعداد مشتریان جدید / ارتباطات جدید
  • سهم شرکت در کسب‌وکار مشتری
  • نرخ تبدیل فروش

شاید به خواندن لیست فوق ، فکر کنید که همه این اهداف شامل برنامه بازاریابی کسب‌وکار شما نیز می‌شود. اگر چه این نوع نگرش بسیار شجاعانه است، اما واقع‌بینانه نیست. اهداف زیاد می‌تواند موجب فرایش و اتلاف بودجه گردد. شاید بپرسید ، چه تعداد هدف باید انتخاب شود ؟ پاسخ – بستگی به توان مالی، نیروی انسانی ، … و خیلی موارد دیگر دارد. تعداد دقیق اهداف مارکتینگ به این بستگی دارد که آیا این اهداف به صورت منطقی تعیین شده‌اند ؟ با این اهداف به چه درصدی از دستیابی به موفقیت را در نظر گرفته‌اید ؟ این اهداف در کدام دوره زمانی باید حاصل شوند ؟ اهداف مارکتینگ “منطقی”، “دوره زمانی” و “موفقیت” همه باید توسط شما تعریف شده و با اهداف کلی کسب‌وکار و تعهد مدیریت سازگار باشند.

نه تنها تعداد اهداف باید واقع‌بینانه باشد، بلکه باید خود اهداف نیز واقعی باشند. تعیین اهداف واقع‌بینانه به موفقیت مارکتینگ شما کمک می‌نماید. تعیین اهداف خیلی آسان نیز غیرواقع‌بینانه است. اهداف آسان به بزرگ شدن شما کمکی نمی‌کند. اهداف مارکتینگ باید به شما فشار آورد تا مجبور شوید تا اقدامات جدی و مهمی مدنظر داشته باشید. اما تعیین اهداف خیلی بزرگ و غیرقابل‌دسترس نیز غیرواقع‌بینانه هستند و باعث ناامیدی، دلسردی و شکست می‌شوند.

 

دیدگاه خود را بنویسید

رایانامه شما منتشر نخواهد شد. لطفا فیلد های ضروری را پر کنید.