چگونه در انتخاب مشاور درست عمل کنیم ؟
وقتی پسرم یک سال بیشتر نداشت، یک اسباب بازی داشت که از تعدادی تکههای متفاوت تشکیل شده بود و باید آنها را مرتب میکرد. من با دقت زیاد شروع کردم تا به اوچگونگی تشخیص هریک از شکلها را یاد دهم. بعد ازاینکه چند باراین کار را تکرار کردم، تکههای بازی را به او دادم . او تکههای بازی را از من گرفت و در همان لحظه در جعبه را برداشت و همه آن تکهها را درون جعبه ریخت وطوری نگاه کرد که انگار میخواست به من بگوید: اگر میخواهی این تکهها را درجعبه بریزی، چرا همه تکهها را برداشتی و آنقدر تلاش کردی آنها را در جای مشخص قرار دهی؟
درانتخاب یک شرکت مشاوره مدیریت نیز ممکن است، شما وسوسه شوید و مانند فرزند من عمل کنید. یعنی شما هم در جعبه را برداشته و گروهی از مشاوران مدیریتی را در آن قرار دهید؛ اما صرف وقت و انرژی بیشتر قبل از شروع پروژه و انتخاب مشاوران مدیریتی باعث میشود در آینده سود بیشتری عاید شما شود.
بیشتر سازمانها هنگامی که تصمیم میگیرند مشاوران مدیریتی استخدام کنند، به نیازمندیهای مهم شرکت خود میاندیشند. مانند «ما به سیستم تکنولوژی اطلاعات احتیاج داریم» یا «ما به مهارتهای مدیریت برنامه ریزی احتیاج داریم.» در حالی که یکی از نکاتی که در نقطه شروع پروژه ضروریتر است، داشتن تصویری از چگونگی اجرای پروژه با همان منابع داخلی است و همچنین فهمیدناین موضوع که چه قسمتی ازاین سناریو را دوست ندارید.
تمام کارهایی که مشاوران مدیریتی انجام میدهند، با همان منابع داخلی نیز قابل انجام هستند، اما ممکن است بدون کمک مشاوران مدیریتی کارها طولانیتر شده و شانس موفقیت کمتر شود و حتی ممکن است اجرای پروژه نیز گرانتر تمام شود، زیرا شما مجبور هستید تا آموزشهای ویژهای را نیز به نیروی کار خود ارائه دهید.
این کار به شما کمک خواهد کرد تا بهتر تشخیص دهید مشاوران مدیریتی در کدام امور میتوانند به شما کمک کنند. آیا شما به مهارتهای ویژه در کسب وکار خود احتیاج دارید؟ یا به یک چشمانداز آزمون شده و تایید شده نیازمندید؟ آیا شما به یک چشم انداز مستقل نیاز دارید یا به فردی زیرک برای رسیدگی به حساسیتهای سیاسی سازمان خود نیازدارید؟ این سوالها نوع شرکتهایی را که در لیست انتخابی شما قرار میگیرند مشخص خواهند کرد، اما در مورد اندازه شرکت مشاوره انتخابی یا میزان حضور بینالمللی آن چیزی را مشخص نمیکنند.
در انتخاب شرکتی برای مشاوره از بین شرکتهای موجود در بازار باید به سه فاکتور مهم توجه کرد.
با وجود اینکه انتخاب شرکتی برای مشاوره یک پروسه رسمی است، اما نظر شما نیز دراین انتخاب از اهمیت ویژهای برخوردار است. کاملا مشخص است که همکاری با شرکتهای مشاورهای که نامهای تجاری بزرگ و روشهای تجزیه و تحلیل موفقی دارند به پیشرفت شما کمک خواهند کرد، اما در انتخاب شرکت مشاوره باید به شخصیت تک تک مشاوران و این که چگونه میتوانید با آنها کار کنید، توجه داشته باشید. اینها مسائلی نیست که بتوان آنها را بر روی کاغذ برآورد کرد یا حتی درملاقات با مشاوران متوجه آنها شد.
بنابراین در اولین گام باید بر برگزاری یک دوره آزمایشی رایگان در آغاز کار اصرار ورزید تا شما و مشاورانتان بتوانید چند روزی از نزدیک بر کارها تمرکز داشته باشید. هیچ موقعیتی ماننداین مهلت واقعی نیست تا شما بتوانید کارآمدی یا نا کارآمدی هریک از مشاوران را تشخیص دهید.
در دومین گام سعی کنید به نتیجه بیشتر از محتوا توجه داشته باشید. برای این کار، هنگام خریداری و فروش خدمات مشاورهای صرفا به مهارتها فکر کنید.
شما میتوانید مدت زمان بیشتری را به جمعآوری اطلاعات افرادی که میخواهید استخدام کنید اختصاص دهید و تلاش زیادی را صرفاین کنید که حدس بزنید هر یک از مشاوران چه مقدار زمان برای انجام پروژه شما نیاز خواهند داشت.
اما به مراتب عاقلانهتر خواهد بود اگر به جای این کار به شرکتهای مشاوره در مورد اهداف خود بگویید و ببینید راهحل آنها برای کمک به شما در رسیدن به اهدافتان چیست.
بهترین کار این است که شما به مشاوران خود میزان هزینهای که برای پروژه خود اختصاص دادهاید را اطلاع دهید تا آنها بتوانند کارهایی را که بااین بودجه میتوانند انجام دهند را پیشبینی کنند. به عبارتی از شرکتهای مورد نظر خود بخواهید در میزان ارزشی که میتوانند با بودجه مورد نظر شماایجاد کنند با یکدیگر رقابت کنند نه در میزان هزینهای که بابت مشاوره دریافت میکنند.
در نهایت از مشاوران خود انتظارات بیشتری داشته باشید. در زمانهای گذشته هنگامیکه مشاوران کمتر بودند، به طور معمول در مقایسه با مدیران عادی از تخصص بیشتری برخوردار بودند، آنها اغلب تحصیلات بهتری داشتند و تجربیات گسترده تری نیز در زمینههای مختلف داشتند. این ویژگیها دیدگاه مشاوران را در مورد کسبوکار به طور محسوسی از دیگران متمایز میکرد.
این چیزی است که در گذشته از مشاوران انتظار میرفت (اما آنچه امروزه در نتیجه استفاده از مشاوران به دست میآید لزوما این نیست). به طوری که گستردگی آموزش در مورد اداره کسبوکار و همچنین تحرک نیروی کار باعث از بین رفتن تفاوت بین مشتریان و مشاوران از نظر میزان تخصص شده است و آن نقطه مشترک «همکاری» است که هر دو گروه بر آن توافق دارند.
مناین موضوع را با صحبتهای ريیس بازنشسته یک شرکت سرمایه گذاری مقایسه میکنم که میگفت، آنچه او در مشاوران مدیریتی به دنبال آن میگردداین است که توانایی مشاوران مدیریتی در کار، او را شگفت زده کند و کسب وکار او را به نقطهای رسانده که تا به حال قادر به رسیدن به آن نبوده است. این «نقطهای» که او در صحبتهایش اشاره میکند یک افق دست نیافتنی است که مشاوران برای یک کسب و کار به ارمغان میآورند.
این همان چیزی است که شما باید از هر مشاوری انتظار داشته باشید. اگر آنها نتوانستند در زمانی که میخواهند توجه شرکت شما را به شرکت خود جلب کنند تاثیر خود را بر موفقیت کسبوکار شما نشان دهند، مطمئن باشید که برای پروژه شما نیز فایده چندانی به همراه نخواهند داشت. همچنین توجه کنید که آیا طرح پیشنهادی آنها توانسته تفکر شما را نسبت به کسبوکارتان تغییردهد. اگر جواب منفی است، احتمالا کار آنها نیز بر کسبوکار شما چندان تاثیرگذار نخواهد بود.
بنابراین اگر شما با این فرض که مشاوران پول شما را هدر میدهند آغاز به کار کرده باشید، تقریبا به طور قطع همین طور خواهد شد.