اصول اجرایی و کاربردی سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات
استاندارد سازي
با توجه به شرايط اقتصادي كنوني در صنعت و جامعه صنعتی و همچنین رويكرد گسترده مديران ارشد سازمان ها و مدیران مياني شرکت ها در به كارگيري روش ها و متدهايي جهت كاهش هزينه ها و بهبود راندمان و بهره وري ، در اين مطللب به ارائه شيوه اي اثربخش و كاربردي جهت طراحي برنامه و پروژه اي براي ارتقاء سطح عملكرد واحد نگهداري و تعميرات مي پردازيم . در صورت به كارگيري مناسب اين مكانيزم شاهد كسب نتايج قابل توجه ، حتي در زماني ، نسبتا كوتاه خواهيد بود .
در دهه هاي اخير ، روش هاي استاندارد سازي در زمينه مشخصات فني قطعات ، ويژگي هاي كيفي محصولات و حتي سيستم هاي مديريت كيفيت جای خود را به خوبی باز کرده است . اثرات استاندارد كردن ، غير قابل انكار بوده و به همین دلیل ، در اينجا بنا ندارم تا به مفاهيم تئوريك و تحليل اين مبحث بپردازيم و مستقيما نحوه ي اجراي آن را در فرآيند و فعالیت های نگهداري و تعميرات ارائه می كنم .
هر واحد صنعتی كه به توليد و ساخت محصولات مختلف مي پردازد از فرآيندها و تكنولوژي هاي گوناگوني استفاده مي كند . تجهيزات مورد استفاده مانند دستگاه ها و ماشين آلات توليدي ، تأسيساتي ، حمل و نقل ، اندازه گيري و غيره ، بسيار متنوع و متفاوت مي باشد . اجزا و زير سيستم هاي اين دستگاه ها و قطعات به كار رفته در آن ها نيز به همين صورت ، در گستره وسيعي به لحاظ انواع ، شكل ، اندازه و ظرفيت مي باشند .
به عنوان مثال در دستگاه هاي مختلف خط توليد ، قطعاتي مانند الكتروموتور ، ياتاقان ، گيربكس ، پولی ، پكينگ ، واشر ، اورينگ ، پيچ و مهره ، شيرهاي پنوماتيك و هيدروليك ، پمپ ، بست ، لوله ، شيلنگ ، كناتكتور ، كليد ، فيوز و . . . به كار رفته است . تنوع بسيار زياد اين قطعات باعث مي شود كه حجم قعطات يدكي براي انبارش و موجودی داشتن از آن ها جهت استفاده در هنگام خرابي و توقف ، ضروري باشد .
مقادير زياد موجودي قطعات ، بار مالي سنگيني را به سازمان تحميل مي كند . از هزينه هاي سفارش ، حمل و نقل ، بهاي قطعات گرفته تا هزينه هاي انبارداري و حتي آسيب ديدگي قطعات ، حين انبار ش و حمل و نقل .
بارها ديده ام كه در دو دستگاه نسبتا مشابه ، دو الكتروموتور متفاوت با ظرفيت نزديك به هم استفاده شده است . يا در يك دستگاه خاص از شيرهاي پنوماتيك و هيدروليك نسبتا مشابه اما متفاوت ، استفاده شده است .
كارشناسان فني واحد نگهداري و تعميرات جهت شروع اقدامات استاندارد سازي و كاهش انواع ، مي توانند فهرستي از قطعات و زير مجموعه هاي دستگاه هاي مختلف همراه با شرح كامل مشخصات فني آنها تهيه نمايند ، سپس مواردي را كه به لحاظ مشخصات فني ، نزديك به هم مي باشند را مشخص می کنند . با مشاهده ی مستقيم قطعه روي دستگاه و نحوه ي عملكرد آن و كسب نظرات تكنسين هاي فني ، جهت يكسان سازي موارد فهرست شده ، تصميم گيري مي شود . در این مرحله بایستی كاملا دقت نماييد كه اقدام يكسان سازي ، تأثير نامطلوب و مخربي روي عملكرد دستگاه نگذارد .
درصورت مساعد بودن شرايط نسبت به يكسان سازي موارد مورد بررسی قرار گرفته ، اقدام نماييد و براي كليه قطعات ديگر نيز که مشابه می باشند و امکان یکی کردن آن ها وجود دارد نیز ، به همين صورت اقدام نماييد .
برای توضیح بیشتر مطلب لطفا به این مثال توجه کنید . فرض کنید ، ده عدد دستگاه پرس با ظرفيت ۲۵۰ تن در خط توليد شما وجود دارد و كليدي بودن اين دستگاه ها براي سازمان اين ضرورت را ايجاب كرده كه از هر الكتروموتور ، يك عدد يدكي ، نگهداري نماييد با استاندارد سازي و یکی کردن مشخصات الکتروموتور های دستگاه های پرس ، احتمالا نگهداري دو يا سه عدد الكتروموتور براي همه دستگاه ها كافي خواهد بود .
در موقعیتی دیگر نیز می توان روش استاندارد کردن را جهت دستیابی به بهبود به کار گرفت . هنگامي كه سازمان درصدد خريد دستگاه ها و ماشين آلات جديد است ، مسئول و مدير واحد نگهداري و تعميرات بايستي نسبت به مشابه بودن اجزاء و قطعات به كار رفته در دستگاه هايي كه براي خريد شناسايي شده اند و دستگاه ها و تجهیزات فعلی سازمان ، مطالعات و بررسي هاي لازم را انجام دهد و از خرید دستگاه هایی که به لحاظ عملکرد و ظرفیت مشابه اند اما تکنولوژی ، ساختار و قطعات آن ها به کل متفاوت می باشند ، خودداری گردد ، مگر اینکه مدیریت ارشد جهت انتقال تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی برنامه هدفمندی داشته باشد .
بهبود ديگري كه با اجراي فرآيند يكسان سازي قابل حصول و دستيابي مي باشد اين است كه با توجه به بار مالي تهيه و نگهداري موجودي قطعات يدكي ، مديران ارشد برخی سازمان ها ، خرابی دستگاه و توقف خط توليد را ترجيح داده و طولاني شدن زمان تعمير دستگاه خراب و متوقف شده را در برابر صرف هزینه برای خریداری و نگهداری موجودی برای قطعات یدکی می پذیرند و ترجیح می دهند . در اين مواقع پس از وقوع خرابي درخواست خرید قطعه يدكي ، صادر شده و پس از آن نسبت به خرید قطعه اقدام می شود .
در اين موقعيت ها استاندارد سازي اين امكان را به سازمان مي دهد كه با هزينه ي بسيار كمتري ، موجودي لازم و کافی از قطعات يدكي را براي دستگاه هاي كليدي و مهم خود تهيه نموده و از حجم توقفات و زمان تعميرات به ميزان قابل توجهی بکاهد .
همانطور كه مي دانيد توقف دستگاه ، هزينه هاي بسياري مانند بيكاري اپراتورها ، توليد از دست رفته ، عدم تحويل به موقع ، نارضايتي مشتري و بسیاری هزینه های دیگری را باعث مي شود . با در اختیار داشتن میزان مناسب و به صرفه موجودی قطعات یدکی می توان توقفات را کاهش داد .
استاندارد سازي را در زمينه هاي ديگر مانند طراحی و ساخت و نگهداری قيد و بند ها ( جيگ و فيكسچر ) قالب ها و ابزارآلات توليدي مانند قالب هاي تزريق پلاستيك ، قالب هاي فورج و آهنگري ، قالب فرم ، سنبه و ماتريس هاي برش و حتي در روش ها و فرآيندهاي ديگر مانند تعويض و تعمير دستگاه ها و تجهيزات نيز مي توان بررسي ، طراحي و اجرا نمود و از نتايج مطلوب آن كه حتمي و اثبات شده است استفاده نمود .